۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

کاش خودمون رو عادت بدیم به خارج شدن از عادت. یکیش عادت تعارف، که عجینه با پوست و خونمون. کاش حداقل نیازش رو ببینیم و براش سعی کنیم. کاش چیزی نگیم مگر اینکه واقعا بهش ایمان داشته باشیم. کاش این کلیشه ها رو برداریم. مثلا نگیم جات خالی بود، مگه اینکه واقعا بوده باشه. نگیم کاش تو هم بودی، مگر اینکه واقعا نیاز بودن اون آدم رو حس کرده باشیم. کاش وقتی اصلا از دیدن ریخت یه آدمی خوشحال نشدیم نگیم خوشحال شدم از دیدنتون.
و هزار تا نگیم های دیگه ... مگر اینکه واقعا...

هیچ نظری موجود نیست: