۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

فقر و درک فقر

فکر کن نشستی با خیال راحت در فضای باز، ساندویچ و چیپس و آب میوه می خوری، آن هم در این مملکت که همین 3 قلم برایت نزدیک 7 پوند خرج برمی دارد، و سرت در مجله است که می بینی آدمی با وضعیت ناگواری ایستاده کنار میزت و زل زده به تو و حداقل دو باری هم تو را مخاطب قرار داده که به دلیل غرق بودن در مقاله نفهمیدی. بعد در چشمت زل می زند و می گوید:
Could you spare a change please?

شما هم خب مدتی تحت تعالیم دوستان بودی که "نباید به تکدی گران بها داد" همان طور با دهان پر و با لحنی که کمی قاطعیت درش هست می گویی:
No, Sorry!

طرف هم هیچی نمی گوید و به امید کمک دیگران به سراغ دیگری می رود.

عنوانش تکدی‌گری، گدایی یا هر چیز دیگر... کار هم نادرست و زیان بار است، قبول! می‌خواهم بدانم تو اگر جای من بودی می توانستی به خوردن ادامه بدهی؟

۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه

تعلل چرا؟

If it is big, it's definitely a deal!

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

کامکارها و نام‌ها

تقریبا تمام کسانی که به همراه من برای دیدن کنسرت کامکارها آمده بودند، از عشوه‌های صبا کامکار ناراضی بودند و به نظرشان زیاد از حد جلب توجه می کرد و موجب عدم توجه به دیگر اعضای گروه می‌شد. من به شخصه، با اینکه کاملا در مورد آخر با آنها موافقم، اما از دیدن یک ردیف دندان سفید و لب‌های قرمز و چهره‌ی شاداب و روی‌هم رفته جنب و جوش خانم کامکار لذت بردم.

عشوه‌ها و حرکات صبا کامکار، در کنار موسیقی فولک، برای من یادآور طبیعت بود. تصویر دختران کولی شاد و سرخوشی را در مغزم ترسیم می‌کرد که خرامان و سبکبال در دشت و صحرا به این طرف و آن طرف می‌روند.

بارها در طول کنسرت به این موضوع فکر کردم که چرا اسمش 'گل‌بهار' و 'لب‌خند' و این چیزها نیست. نام بقیه اعضا مخصوصا نی‌ریز کامکار هم کاملا ترغیبم کرد که دوستان حامله و یا در شرف بچه دار شدن را به این فکر بیاندازم که لزوما بهترین اسم‌ها متداول‌ترین آنها نیستند.

واقعا اسم‌های نامتداول و موجود در طبیعت مثل نی‌ریز، گل‌بهار، آسمان، به نظر شما خوب نیست؟
اسم‌های متداول برگرفته از طبیعت مثل دریا، صدف، شبنم، ساحل و غیره را بد نمی‌دانم اما منظورم اسم‌هایی است که دیگران به آنها فکر نمی‌کنند.
البته اعتراف می‌کنم که چندان هم اشتیاقی ندارم اسم کسی 'تپه' ، 'دره' و یا نام‌هایی از این دست باشد.

مسلما خلاقیت باید با خرج کمی سلیقه همراه باشد.

سیم آخر هم برای خودش صدایی دارد

گره‌ی کور، با تمرکز کردن بر مشکل و فکر کردنِ پی در پی باز نمی‌شود؛ باید وارد عمل شد، هر چند نامطمئن.

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

یادآوری برای کسب آرامش

بی‍‌سوادی بها دارد و هر از چندی مجبوری بهایش را بپردازی.

۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

انتخاب

بعضی وقت‌ها رسما فکر می‌کنم که شاید پدرم راست می‌گفت که دختر بره فرنگ چی کار! شاید اگر می‌ماندم از خلاء خالی‌تر بودم در حالی که شک ندارم جایش را حسرتی انتهاناپذیر پر می‌کرد. مشکل اینجاست که نمی‌دانم با تجربه‌ی فعلی کدام را برمی‌گزیدم.

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

از تمارین

سقف انتظارت را کمی پایین‌تر از آنچه باید، بنا بگذار که با دیدن یک ‌‌"خطای" دور از انتظار به یکباره دلسرد نشوی.

۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

انسان به جای دستگاه های حاوی چشم الکترونیکی

نمی‌دانم کدام تعبیر از تعریف لاگژری باعث می‌شود که در رستوران‌های "مند بالا" یک انسان را صبح تا شب در توالت بنشانند تا در صورتی که یک نفر به موال مراجعه کرد خانم لبخند بر لب و حوله در دست، آماده باشد که خدای نکرده دست مشتریان چند ثانیه ای بیشتر خیس نماند.

هر چند که نامش کار و راهی برای امرار معاش است اما علاوه بر اینکه من مشتری را در لحظه معذب می‌کند، در طول شب هم غم گذران زندگی او در توالت دست از سرم بر نمی‌دارد.

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

یک سر، هزار سودا

کشور چندملیتی، دردسر پلیس‌اش هم چند برابر است.

اسپانیا می‌رود فینال، پلیس مراقب است که خدای نکرده کسی هنگام شادی از بالای مجسمه‌ی پیکادیلی سیرکس نیافتد.
تایلند تظاهرات می‌شود، پلیس می‌گذارند که ملت تایلندی اینجا، بتوانند همدردی‌شان را با هم‌وطنانشان ابراز کنند.
ایران کودتا می‌شود، پلیس می‌آید که خدای نکرده سلطنت طلب‌ها و سبزها و کمونیست‌ها و حزب‌اللهی‌ها و ال و بل همدیگر را نکشند.
تامیل‌ها می‌خواهند کشور تشکیل بدهند پلیس شیفت می‌ایستد که موافقان و مخالفان داد بزنند.
اویغورها را می‌کشند، پلیس باید شاهد تخلیه شدن خشم و غضب چینی‌ها باشد.
و... و... و...

اگر عملکردهای دیگرشان اشکال داشته باشد، انصافا در این یک مورد خوب عمل می‌کنند.

۱۳۸۹ تیر ۱۵, سه‌شنبه

دمش گرم

آراستن عضو ناقص رویه‌ی معمولی نیست. دیدن پاهای معوج زن معلولی که به زور به آنها کفش‌های مشکلی پاشنه بلند پوشانده بود دلم را شاد کرد.

یادمان می‌رود که معلولین هم انسان‌اند و با تمایلات مشابهی چون میل به آراسته بودن.