۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

نگاهیدن

پسری خوش‌چهره و لاغر اندام با بلوز چهارخانه ریز قرمز و سفید و شلوار جین، و نگاهی خالی و بال‌بال‌زن به روبه رو.

نگاه خیره من به پسر و نمایان شدن لبخندی کش‌دار بر روی لب‌هایم.

نگاه مشکوک خانم کناردست پسر لاغر اندام و نگاهی که از من می‌گیرد و چپ‌چپی که حواله پسر می‌کند.

پسر غرق در افکار خود، من به یاد بلوز چهارخانه‌ی هدیه‌ای به دوست پسر سابق و خانم معذب از کشف چشم‌چرانی‌های یک دختر جوان. 

هیچ نظری موجود نیست: