تنها چیزی که تو این خونه دلم براش تنگ می شه این پنجره است که هر وقت اراده می کردم می تونستم از پشتش آدم ها رو تا هر وقت که بخوام و بدون اینکه مزاحمشون باشم، دید بزنم. ناگزیریم به گذاشتن و گذشتن. باید بگم حیف؟!
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر