۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

اگر برای تو دو دو تا چهارتاست، بگو تا منم بفهمم

امروز از ۲۴۰۰ نفر که در سرویس جهانی بی‌بی‌سی کار می‌کنند، ۶۵۰ نفر بی‌کار شدند. این در کنار هزار جور کاهش بودجه‌ای بوده است که تا حالا دولت ائتلافی گل‌ و ‌بلبلی، موجب شده است که اعمال بشود.

نه به بی‌بی‌سی کار دارم و نه به نظام پزشکی یا پلیس یا آموزش یا هیچ چیز دیگر. چیزی که نمی‌فهمم این است که چطور چنین اقدامی می‌تواند بریتانیا را از مشکل کسری بودجه رها کند؟

خارج شدن از اقتصاد راکد، تا جایی که مغز غیراقتصادی من می‌فهمد، چرخش پول می‌خواهد و در واقع راضی نگاه داشتن طبقه متوسط/ متوسط رو به بالا/ متوسط سرمایه دار، یا هر چیزی که اسمش هست. اما الان ... همین ها هستند که بی‌کار می‌شوند، همین‌ طبقه است که توان خریدش کم می‌شود، کاهش توان مالی همین طبقه است که موجب می‌شود مغازه های عادی کارشان کساد شود. همین‌ها هستند که در آینده‌ی نه چندان دور، حقوق بی‌کاری طلب خواهند کرد. کسانی که قبلا خودشان با مالیاتی که می‌دانند حقوق بی‌کاری طبقه پایین را فراهم می‌کردند... گفتم مغازه‌ها ... اصلا مغازه‌ها مگر مال چه کسانی هستند جز طبقه متوسط بالا ...

هر جور که حساب می‌کنم نمی‌فهمم که پر شدن جیب دولت و سوراخ شدن جیب طبقه‌ای که بزرگ‌ترین قشر جامعه است، چطور می‌تواند به نفع اقتصاد یک کشور باشد. مگر نمی‌گویند که غرب این طبقه را ایجاد کرد تا از آن علیه غالب شدن نظام و اندیشه کمونیستی استفاده کند. آیا بی‌کار کردن این‌همه آدم و از بین بردم این‌ همه شغل در این طبقه، در بلند مدت به معنای از بین بردن این طبقه یا حداقل نزدیک کردن طبقه متوسط و طبقه پایین نیست؟ و اگر هست توجیه‌ش چیست؟ اگر هر روز تعداد بیشتری از اعضای طبقه بالاتر به گروه پایین‌تر بپیوندند وضع اقتصادی افتضاح‌تر نمی‌شود؟

اگر حتی ذره ای اقتصاد کلان می‌دانید، خوشحال می‌شوم برایم توجیه کنید که این رجل سیاسی در مغزشان چه می‌گذرد.

هیچ نظری موجود نیست: